سمیرا چناری؛ محمود واثق؛ زینب فرنام
چکیده
هیدروپلیتیک بعنوان مبحث مهمی از علم جغرافیای سیاسی که به بررسی نقش آب در رفتارهای سیاسی میپردازد، شامل رویکردهای مختلف مانند درگیری و همکاری، تقابل و تعامل میان افراد و گروهها و تلاش برای اعمال حاکمیت و استفاده انحصاری از منابع آب میباشد. هیدروپلیتیک ایران در مقیاس ملی، تحت تأثیر سیاستهای ملی و مدیریت منابع آب شکل میگیرد. از ...
بیشتر
هیدروپلیتیک بعنوان مبحث مهمی از علم جغرافیای سیاسی که به بررسی نقش آب در رفتارهای سیاسی میپردازد، شامل رویکردهای مختلف مانند درگیری و همکاری، تقابل و تعامل میان افراد و گروهها و تلاش برای اعمال حاکمیت و استفاده انحصاری از منابع آب میباشد. هیدروپلیتیک ایران در مقیاس ملی، تحت تأثیر سیاستهای ملی و مدیریت منابع آب شکل میگیرد. از جمله مهمترین گزینههای مربوط به مدیریت آب در ایران، مسأله انتقال آب از مناطق پرآب به مناطق خشک آن بشمار میرود. مسأله انتقال آب در ایران صرف نظر از مشکلات اقتصادی و فنی، همواره با پیامدهای اجتماعی و سیاسی گستردهای در چارچوب بحران و چالشهای هیدروپلیتیک همراه بوده است. این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی در پی پاسخ به این سوال میباشد که چگونه انتقال آب در ایران به موضوع و چالشی هیدروپلیتیک تبدیل شده و نقش مدیریت منابع آب در شکلگیری آن چگونه است. از آنجایی که آب در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران به عنوان انفال و سرمایهی ملی تلقی شده، دولت و وزارت نیرو این اختیار را دارند که وارد مقوله بینحوضهای شوند، بنابراین مدیریتی با ساختاری متمرکز در بهرهبرداری منابع آب، بدون مشارکت نهادهای محلی شکل گرفته است. همچنین انتقال آب از نواحی دارای توان هیدرولوژیک نسبتاً خوب ایران به مکانهایی که کمبود آب دارند، بدون در نظر گرفتن ابعاد اجتماعی، سیاسی و اقتصادی آن، خصوصاً عدم توجه به ناحیهگرایی جغرافیای سیاسی ایران، منجر به بروز رقابتهای شدید محلی و ناحیهای بر سر تصاحب منابع آبی شده و کنشگریهای سیاسی منفی مردم و مسئولین را شکل داده است. بنابراین این پژوهش با بررسی عوامل هیدروپلیتیک انتقال آب در ایران به این نتیجه میرسد که با وجود محدودیتهای بنیادی و کمبود منابع آبی ایران، اولاً ضعف مدیریتی و سیاسستگذاریهای ملموس و غیرملموس در مدیریت منابع آب، ثانیاً ناحیهگرایی سیاسی منفی ناشی از عوامل عمده کنشگریهای سیاسی، چالشهای هیدروپلیتیک انتقال آب را شکل دادهاند و در صورت تداوم این کنشگریها و چالشها، پیامدهای منفی اجتماعی، اقتصادی و سیاسی و در نهایت امنیتی را در پی خواهند داشت.